دل یتیم را جوری باید بدست آورد که هیچگاه به یاد از دست داده هایش نیفتد.

هیچگاه خود را برده مادیات نسازیم بلکه مادیات را غلام حلقه به گوش خود سازیم.

تیک تیک عقربه های ساعت زنگ اخباریست که حال می گذرد ناچاریم اینده را در یابیم.

زر و زور حصاریست محکم که انسان را از جاده انسا نیت دور می سازد.

غرور از آدمی غولی می سازد که فکر می کند از همه برتر و سرتر است

قفل رهایی از گناه بدست توبه باز می شود

حسود از آسایش دیگران در عذاب است و از عذاب دیگران شاد و خندان می شود

با مهر و محبت دلها به هم گره می خورد و دوستیها شکل می گیرد.

با گناه کردن راه شیطان را هموارتر می کنیم تا راحت در قلبمان نفوذ کند.

با داشتن هدف می توان از پل فردا گذشت.

موفق و سربلند کسی است که راه را از بیراهه تشخیص دهد.

در پیله تنهایی اسیر شده ام و سر رشته تارهای آزادیم را نمی یابم.

وقتی طلوع خورشیدی را نظاره گرم به آن می اندیشم که آیا اجازه دیدن طلوع دیگری را دارم.

پاره تخته ای در امواج خروشان زمانی با ارزش است که در حال غرق شدن باشید.

کلام تلخ و گزنده مانند نیش مار افعی است

بین انسانها مرزها فاصله نمی اندازد بلکه ایده و عقیده ها ست که  بین همه فرسنگها فاصله اندازدواز همدیگردورشان  سازد.

برق شادی نگاهی به عالمی می ارزد.

برای بدست آوردن دل شکسته ای باید چینی بند زن قابلی باشی.

اگر رنگی نبود اشیاء چگونه خود نمایی کنند و معنا پیدا کنند.